app new

app new
۳۰
اسفند

 

مام صادق‏(علیه السلام) فرمودند:
ما مِن یَومِ نَیروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِیهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أیّامِنا و أیّامِ شِیعَتِنا؛
هیچ نوروزی‏نیست مگر آن‏که ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل‏محمّد صلی الله علیه و آله و سلم] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.مستدرک الوسائل ، ج ۶ ، ص ۳۵۲

امام علی(علیه السلام) فرمودند:
کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللَّهُ فیهِ فَهُوَ عِیدٌ؛هر روزی که در آن خداوند نافرمانی نشود ، عید است.نهج‏البلاغه ، حکمت ۴۲۸

پیامبراسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:
فَنَیرِزُوا إن قَدَرتُم کُلَّ یَومٍ یَعنی تَهادَوا و تَواصَلُوا فِی اللَّهِ؛
اگر می‏توانید هر روز را نوروز کنید ؛ یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته باشید.
دعائم الإسلام ، ج ۲ ، ص ۳۲۶
امام صادق‏(علیه السلام) فرمودند:
یَومُ النَّیروزِ هُوَ الیَومُ الَّذی یَظهَرُ فیهِ قائِمُنا أهلَ البَیتِ؛
نوروز ، روزی است که قائم ما اهل بیت در آن ظهور می‏کند.بحار الأنوار ، ج ۵۲ ، ص ۲۷۶
امام صادق (علیه‌ السلام) فرمودند:
إِذا کانَ یومُ النَّیرُوزِ فاغتَسِل وَ البَس أَنظَفَ ثِیابِک وَ تَطَیب بِأَطیبِ طِیبِک وَ تَکونُ ذلِک الیومَ صَائِماً؛
چون روز عید نوروز فرا رسید، غسل کن، پاکیزه‌ترین جامه‌ی خود را بپوش، با بهترین عطر، خود را خوشبو کن و آن روز را روزه بدار. وسائل ‏الشیعة: ج ۸، ص ۱۷۲، ح ۱۰۳۳۸

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
مَن أحیا لَیلةَ العِیدِ ولَیلةَ النِّصفِ مِن‏شَعبانَ ، لَم یَمُتْ قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ .
هرکه شب عید (فطر و قربان) و شب نیمه شعبان را احیا کند ، در آن روزى که دلها مى‏میرند ، دل او نمیرد .
ثواب الأعمال : ۱/۱۰۲/۲ منتخب میزان الحکمة : ۲۸۴

امام صادق(سلام الله علیه):
إنَّ یَومَ الْحُسَینِ أعظَمُ مُصیبَةً مِن جَمیعِ سائِرِ الْأیّامِ؛
روز شهادت امام حسین(سلام الله علیه) سوگناکترین روزها است.علل الشرایع، ص ۲۲۵

قالَ الاْمامُ علی – علیه السلام – :
أطْرِقُوا أهالیکُمْ فی کُلِّ لَیْلَةِ جُمْعَة بِشَیْء مِنَ الْفاکِهَةِ، کَیْ یَفْرَحُوا بِالْجُمْعَةِ ؛
امام علی – علیه السلام – فرمودند:در هر شب جمعه همراه با مقداری میوه بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانی آن ها در جمعه گردد.بحارالأنوار، ج ۱۰۱، ص ۷۳، ح ۲۴

امام على علیه السلام می فرمایند:
هُوَ (رمضان) شَهْرٌ یَزیدُ اللَّهُ فیهِ الاَْرْزاقَ وَ الآجالَ وَ یَکْتُبُ فیهِ وَفْدَ بَیْتِهِ و…؛
[رمضان‏] ماهى است که خداوند روزى‏ها و عمرها را در آن مى‏افزاید و زائران خانه‏اش را معیّن مى‏کند.
فضائل الشهر الثلاثة، ص ۱۰۸٫

امام رضا علیه‏السلام می فرمایند:
جمعه روز اجتماع عموم مردم است. خداوند خواست تا امام از رهگذر خطبه نماز جمعه، آنان را موعظه کند و به اطاعت تشویقشان نماید و از معصیت و ارتکاب آن بر حذرشان دارد و آنان را بر آنچه در جهت مصلحت دین و دنیاى خویش اراده کرده‏اند موفّق سازد و از زیان‏هایى که دیده‏اند و حالاتى که براى آنان زیان‏آور یا سودآور است، با خبر کند.علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۶۵، ح ۹ .

پیامبراکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :
شَهْرُ رَمَضانَ شَهْرُ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الْحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَکَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است. بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۳۴۰، ح ۵٫

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند :
هر روز دوشنبه و پنج شنبه درهای آسمان گشوده می شود و در آنروز گناهان هر کس را که برای خدا شریک قائل نباشد ببخشند مگر آنکس که با برادر خود دشمنی داشته باشد. (نهج الفصاحه ، حدیث ۱۱۶۵)

امام باقر علیه‏ السلام می فرمایند:
اَلْخَیْرُ وَ الشَّرُّ یُضاعَفُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ؛
خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.ثواب الاعمال، ص ۱۴۳ .

رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله وسلم) می فرمایند:
زیّنوا اعیادکم بالتکبیر، زیّنوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس؛
عیدهایتان را به تکبیر گفتن بیارایید و عید فطر و قربان را با گفتن ذکر لا اله الا الله، الله اکبر، الحمد لله و سبحان الله، زینت‏ بخشید. کنز العمال / ح ۲۴۰۹۴ و ح ۲۴۰۹۵

حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:
کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عیدٍ؛
هر روزی که در آن گناه نشود همان روز ، روز عید است.مستدرک / حدیث ۶۶۷۹

رسول اکرم ( صلّی اللّه علیه و آله و سلم) می فرمایند:
من احیی لیلة العید لم یمت قلبه یوم یموت القلوب؛
هرکه شب عید را شب زنده‌داری کند روزی که دلها می‌میرند او دل نمی‌میرد.وسائل /۵/ ۱۳۹

پیامبراکرم صلى الله علیه وآله فرمودند:
إنَّ الشَّقِی حَقَّ الشَّقِی مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یغفَر ذُنوبُهُ ؛
بدبخت واقعى کسى است که این ماه(رمضان) را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزیده نشود.
میزان الحکمه ، ح ۷۴۵۸

پیامبراکرم صلى الله علیه وآله فرمودند:
إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولا تُغلَقُ إلى‏ آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ؛
درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى ‏شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى ‏شودالنوادر، ص ۲۴۶
ا‏مام حسن‏(علیه السلام)فرمودند:
إنَّ اللَّهَ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضماراً لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلى‏ مَرضاتِهِ؛
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه‏اى براى آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از یکدیگر پیشى گیرند. بحارالأنوار ، ج ۷۵، ص ۱۱۰

قال الصادق (علیه السلام) :
التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برآورد اعمال در شب نوزدهم (ماه رمضان)انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست‏سوم. وسائل الشیعه، ج ۷ ص ۲۵۹

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم. (بحار الانوار،ج۹۳،ص۳۴۲

امام رضا علیه السلام فرمودند:
من قرا فى شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فى غیره من الشهور.
هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
(بحار الانوار ج۹۳، ص۳۴۶)

امام صادق(سلام الله علیه)می فرمایند:
اف برمسلمانی که برای کار دین خویش و پرس و جو درباره ی آن، (دست کم) روزجمعه ی هر هفته خود را، از کارهای دیگر فارغ نمی سازد. خصال شیخ صدوق، ص ۳۹۳٫

امام صادق(سلام الله علیه)می فرمایند:
اف برمسلمانی که برای کار دین خویش و پرس و جو درباره ی آن، (دست کم) روزجمعه ی هر هفته خود را، از کارهای دیگر فارغ نمی سازد. خصال شیخ صدوق، ص ۳۹۳٫
 

۳۰
اسفند

 

هرچه گویم عشق را شرح وبیان

چون به عشق آیم خجل باشم از آن

کلام مولانا اساساً چیزی بجز عشق نیست، عشق مانند سایر اجزاء جهان حقیقتی است سیال ومواج وتوقف ودرنگ ناپذیر، و در حقیقت عنایت وهدایتی است الهی و تفسیر آن در دفتر وکتاب نگنجد.

عشق جز دولت وعنایت نیست

جز گشاد دل وهدایت نیست

عشق را بوحنیفه درس نگفت

شافعی را در او روایت نیست
۳۰
اسفند

 

عشق لذّتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است، همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند.

عشق و احساس شدید دوست داشتن، معانی زیادی را در بر دارد.

در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی می‌تواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌باشد. اما در کل عشق باور واحساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است. عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را می‌توان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم می‌کند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیخته‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز می‌توان متصور شد، درواقع این کلمه را می‌توان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیت‌های مختلف و انواع غذا به کار برد. 

۳۰
اسفند

 

 

عشق و عاشقی های دوران نامزدی

مسائل هم در دوران نامزدی

نامزدی

دوران نامزدی می‌تواند در تمامی لحظه‌های زندگی آینده ، پایه‌های محکمی برای شما بسازد تا به وسیله‌ی آن پایه‌ها، بتوانید با مشکلات زندگی، دست و پنجه نرم کنید.

 

کسب آگاهی در دوران نامزدی

دوران نامزدی، به عنوان شیرین‌ترین و خاطره‌انگیزترین دوران زندگی هر زوجی است. در این دوران، دو طرف می‌توانند با روحیه‌ها، خصوصیت‌ها، اخلاق‌ها، نگرش‌ها، باورها و توقع‌های یکدیگر تا حدودی آشنایی پیدا کنند و در مواردی نیز به توافق برسند. این توافق‌ها، در نتیجه‌ی تبادل‌نظر و ارائه‌ی نقطه‌‌نظرها در زمینه‌ی مسائل مختلف حاصل می‌شود. یکی از بهترین توصیه‌ها برای زوج‌ها در دوران نامزدی، این است که تا حد امکان، وقت خود ار با خانواده‌ی همسر آینده‌شان بگذرانند. توجه به نوع برخورد پدر و مادر نامزدتان با یکدیگر، هم‌چنین برخورد آنان با فرزندان‌شان (به‌خصوص همسر آینده‌تان) اطلاعات زیادی به شما می‌دهد. اگر پسر یا دختر در خانواده‌ای پر از مهر و محبت و شاد و پویا رشد کرده باشد ، برای همسرش خوشبختی را به ارمغان می‌آورد.

در دوران نامزدی دو طرف می‌توانند با روحیه‌ها، خصوصیت‌ها، اخلاق‌ها، نگرش‌ها، باورها و توقع‌های یکدیگر تا حدودی آشنایی پیدا کنند و در مواردی نیز به توافق برسند.

این نظریه را کنار بگذارید که همسر آینده‌ی شما به طور کامل با آن‌چه اکنون در خانواده‌اش مشاهده می‌کنید ، فرق خواهد کرد. افراد همان گونه که تربیت شده‌اند ، رفتار می‌کنند. البته باید متذکر شد که افراد شخصیت ثابت و مطلقی ندارند اما این تغییرها بیشتر در سال‌های آینده‌ رخ خواهد داد. می‌توانید به‌طور کامل مطمئن باشید که نظریه‌ها ، نگرش‌ها، اخلاق و سبک زندگی که همسر شما در آن رشد یافته ، بخشی از ارتباطی می‌شود که شما در سال‌های‌ آینده، پیش رو خواهید داشت.بنابراین شباهت‌ها، تضادها و در کل، کسب هر گونه آگاهی، باعث استحکام و تداوم زندگی آینده می‌شود.

نامزدی

ندانستن در دوران نامزدی، خوشبختی نمی‌آورد!

بسیاری از ما، قبل از شروع یک رابطه، حتی به اندازه‌ی زمانی که می‌خواهیم یک جفت کفش بخریم نیز سوال نمی‌کنیم و با این اشتباه، فرصت کشف بسیاری از موردهای اخلاقی شریک‌مان را از دست می‌دهیم و این مساله، اهمیتی حیاتی در سرنوشت ازدواج ما دارد.

در این جا به برخی از دلیل‌های اینکه چرا در شروع یک رابطه، سوال‌های کافی نمی‌پرسیم، اشاره می‌کنیم:

- عاشق شدن، یک تجربه‌ی رمانتیک است اما سوال کردن و مصاحبه با همسر، چنین نیست.

- نمی‌خواهیم جواب‌ها را بدانیم چون ممکن است جواب‌های مناسبی نشنویم.

- ممکن است از این که نامزدمان سوال‌هایی بپرسد ، هراس داشته باشیم.

هر چه در مورد فردی اطلاعات بیشتری داشته باشید ، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا برای شما همسر خوبی خواهد بود یا نه.

جدا از سه دلیل بالا، حقیقتی که راجع به عشق و تمامی زندگی وجود دارد ، این است که:

هر چه در مورد فردی اطلاعات بیشتری داشته باشید ، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا برای شما همسر خوبی خواهد بود یا نه. هر چه اطلاعات‌تان کمتر باشد ، احتمال عصبانیت، ناامیدی و دل‌شکستگی شما، بیشتر خواهد بود.

تعدادی از موضوع‌هایی که باید در مورد آنها از نامزدتان (همسر آینده‌ی خود) سوال‌هایی بپرسید ، عبارتند‌از:

- وضعیت خانوادگی و کیفیت روابط خانوادگی او

- درس‌های آموخته شده از تجربه‌های زندگی او

- اخلاقیات (اصول و نظام اخلاقی) و ارزش‌های او

- نگرش و طرز برخورد او در مواجهه با عشق، تعهد و برقراری ارتباط

- فلسفه‌ی روحی و مذهبی او

- هدف‌های زندگی فردی و شغلی (حرفه‌ای) او

- در صورت داشتن رابطه‌های قبلی، دلیل‌های به هم خوردن آنها

- و پاره ای سوال‌های مفید دیگر...

در دوران نامزدی، کنجکاوی‌ها و کسب اطلاعات پسر، بیشتر حول این محور است که آیا این دختر، می‌تواند قلب تپنده‌ی خانه‌اش باشد و به کانون خانواده‌اش، گرمی و صفا ببخشد یا خیر؟! چرا که ازدواج، هم‌چون موجود زنده‌ای است که وجود «مغزی متفکر» و «قلبی تپنده» برای ادامه‌ی حیات آن ضروری است و در صورت عدم تعادل این دو، ازدواج به ناکامی می‌انجامد!

تعهد واقعی، یک حلقه‌ی ازدواج ، عقدنامه یا سند ازدواج یا سال‌هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده‌اید بلکه رفتار شماست در تک تک روزهای زندگی‌تان با فردی که دوستش دارید.

تعهد به خود و همسر آینده‌تان در دوران نامزدی

با طی شدن دوران نامزدی و آغاز زندگی مشترک، هر یک از زوج‌ها باید همواره این جمله را در نظر داشته باشند که: «من خود را برای زندگی، آماده و همسر خود را انتخاب نموده‌ام. از حالا به بعد ، تنها هدف من باید شاد کردن همسری باشد که انتخابش کرده‌ام و او مرا دوست دارد...» بنابراین من قول می‌دهم:

- او را همیشه آن‌گونه که هست، دوست بدارم و هرگز از او نخواهم فردی باشد که نیست.

- خودم را دوست بدارم زیرا هر چه خودم را بیشتر دوست داشته باشم، عشق بیشتری می‌توانم نثار او کنم.

- به احساس‌های او  توجه کنم و بدون قضاوت کردن، به سخنانش گوش فرا دهم.

- به این حقیقت که فکرها و عقیده‌های او شاید با من تفاوت داشته باشد ، احترام بگذارم اما از حقیقت و ارزش او همان‌قدر دفاع کنم که از مال خودم دفاع می‌کنم.

- تحسین، احترام و قدردانی از او را به‌عنوان انسان، بر زبان آورم و نشان دهم.

- به نیاز روحی و جسمی او برای نزدیکی بیشتر به او، توجه نشان دهم.

- به احساسات خودم توجه و به آنها افتخار کنم و آنها را با او سهیم شوم.

- با او همچون مهم‌ترین فرد زندگی‌ام رفتار کنم چون او مهم‌ترین فرد زندگی‌ام است.

 

تبیانی های عزیز: این‌که فرد به هنگام ازدواج چگونه است، مهم است اما مهم‌تر از آن، توانایی و آمادگی او برای پیشرفت و تغییر یافتن می‌باشد. زندگی زناشویی بدون مشکل نیست و همانند این است که زن و مرد بر روی طناب محکم بلندی راه بروند و هر کدام دست‌کم یک بار به پایین سقوط کرده باشند. بعضی‌ها با این سقوط، آسیب می‌بینند اما زن و مردی که به هم وفا دارند ، بر روی توری که زیر طناب، تعبیه شده (لطف خداوند)، می‌افتند آن‌گاه دوباره به یاری هم برمی‌خیزند و دوباره با یکدیگر ادامه می‌دهند...!

۳۰
اسفند

 

مادرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
--------------------
خورشید
هر روز
دیرتر از پدرم بیدار می شود
اما
زودتر از او به خانه بر می گردد !
----------------------
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن.
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتی همه مادرای دنیا...
----------------------
شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان ...
-------------------- 
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن
ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !!!
--------------------
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛
-------------------- 
سلامتیه اون پسری که...
..
10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت...
..
 20سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت....
... ... ... ... ..
 30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!!!
..
باباش گفت چرا گریه میکنی..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...! :(
------------------------------
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر ...
... ... ... ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …
بیایید قدردان باشیم ...
به سلامتی پدر و مادرها
----------------------
(( قند )) خون مادر بالاست .
دلش اما همیشه (( شور )) می زند برای ما ؛
اشک‌های مادر , مروارید شده است در صدف چشمانش ؛
دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مروارید!
حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد!
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش .
 --------------------
دست پر مهر مادر
تنها دستی ست،
که اگر کوتاه از دنیا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...
---------------------
مادر
تنها کسیست که میتوان "دوستت دارم"‌هایش رااا باور کرد
حتی اگر نگوید...
-------------------- 
سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه
اما غصه شو بیرون از خونه چال میکنه و با دل خوش و با
لب خندون میاد پیش زن و بچش
-----------------
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....
-------------------- 
پدرم هر وقت میگفت "درست میشود"...
تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!
-------------------- 
مردان پیامبر شدند؛
و زنان مادر؛
قداست پیامبران را توانسته‌اند به زیر سوال ببرند؛
ولی قداست مادران را هرگز..!
-------------------- 
و 10 سالگی : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو 15 سالگی : " ولم کنین "
تو 20 سالگی : " مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
... ... ...
تو 25 سالگی : " باید از این خونه بزنم بیرون"
تو 30 سالگی : " حق با شما بود"
تو 35 سالگی : "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگی : " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو  هفتاد سالگی : " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...!
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم...
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...
-------------------- 
بهشت از آن مادران است در حالی که به جز پرستاری و نگهداری از فرزندان ، هیچ حق دیگری نسبت به آتها ندارند و برای بیشتر چیزها اجازه ی بابا لازم است !!!!!
-------------------- 
وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده ! وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده ! وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه... و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری
-------------------- 
اگر 4 تکه نان  خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشید
کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است
----------------------------
مادر قسم به تو، که تویی نور کردگار
 
 یزدان تو را، ز نور وفا آفریده است

نازم به آن شکوه و به آن عزّت و مقام

جنت به زیر پای تو خوش آرمیده است

--------------------------------------

مادرم شاخه گل باغ بلور                 پدرم فاصله عشق و غرور

----------------------------

 

گفتم مادر! ... 
گفت: جانم 
گفتم درد دارم! ... 
گفت: بجانم 
گفتم خسته ام! ... 
... گفت: پریشانم 
گفتم گرسنه ام! ... 
گفت : بخور از سهمِ نانم ... ... ... ... 
گفتم کجا بخوابم! ... گفت: روی چششمانم 
اما یک بار نگفتم: مادر من خوبم شادم...! 
همیشه از درد گفتم و از رنج 

به سلامتی مادر واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره! 
به سلامتی مادر بخاطر اینکه هیچوقت نگفت من همیشه گفت بچه هام... 
به سلامتی مادر بخاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت 
به سلامتی مادر بخاطر اینکه از سلامتیش برای سلامتی بچه هاش همیشه گذشته 
به سلامتی مادر بخاطر زندگی که همراه با شادی و امید و مهربونی بهمون میده 
به سلامتی مادرچون هیچوقت خستگیشو به رخمون نمیکشه و ازش گلایه ای نمیکنه 
به سلامتی مادر چون اگه خورشید نباشه میشه گذرون کرد اما بدون حضور مادر زندگی یه لحظه هم معنی نداره...

* مهم نیست چه سنی داری و چه مقامی، هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر 

-------------------------------------- 

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی و بزرگواری دیدند یاد تو بیفتند ...

 -------------------------------------------

پدر؛
تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست..
اما همیشه به جرم پدر بودن
باید ایستادگی کند؛
و با وجود همه مشکلات, به تو لبخند زند تا تو دلگرم شوی
... که اگر بدانی ...
چه کسی ، کشتی زندگی را
از میان موج های سهمگین روزگار
به ساحل آرام رویاهایت رسانده است؛
"پدرت"را می پرستیدی...

 ---------------------------------

بسلامتی اون مادری که حتی اگر 30 سالتم بشه شبا اگه کنارش بخوابی تا صبح نگاه میکنه ببینه 1موقع پتو از روت برنداشته باشی که سردت بشه و تو خواب سرما بخوری...
موجودی که بی هیچ منتی بهت عشق میورزه ولی ما چسبیدیم به عشق دروغی ادما..

 -------------------------------------
خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم
همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ;
...
آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت
ازم نگیر ... پدر و مادرمممممممممممم
------------------------------------------
همیشه یه گوشه دلم تنگ تر از جاهای دیگشه
اونم واسه مادرم ...
--------------------------------------------
می خواهم بازگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : 

پدر، تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردابود...!
--------------------------------------------------------------

بچه بودیم ار آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید

 بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

   بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم 
بزرگ شدیم تو خلوت

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست 
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی

بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم 

 بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن 
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که 
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه

کاش هنوزم همه رو 
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم

 بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم

یک ساعت بعد از یادمون میرفت

بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون

 مونده و آشتی نمی کنیم

  بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود 

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه

  بچه که بودیم بچه بودیم

بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ؛

دیگه همون بچه هم نیستیم....

(( دخترم هیچوقت بزگ نشو ))

-----------------------------------------

 

۲۳
اسفند

 

    سختی ها!!!!!!!!!!!                           

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا

می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه

هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه

نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره

بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه

نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه

تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه

خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن

بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن

خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی

وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی

از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی

اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه

بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه

خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی

کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه

چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون

اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون

خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن

چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن

خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت

اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت

دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه

که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه

خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی

تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی

از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره

ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

۲۳
اسفند
 

زندگی یعنی یک نگاه ساده

تنها چند خاطره..
و
تنها چند لحظه...

زندگی یعنی همین، نگاهی به یک عکس ساده.


 

         


حال، با این وجود زندگی خود را چگونه خواهیم گذراند؟

۲۳
اسفند
 
        

مــــادرم!

روزهاست که انتظار این لحظه را می کشم تا ناب ترین و زیباترین کلمات را نثار وجود پاک و مبارکت کنم،

ولی افسوس
 کلمات حقیرتر از آنند که شایستگی بیان مهر تو را داشته باشند و کوچکتر از آنند که تجلی دهنده معنای حقیقی نگاه پر مهر تو باشند; نگاهی که به تمام هستی می ارزد.
مادرم باور کن چیزی در این دنیا نیست که لایق جبران و هدیه به محبت های تو باشد و باور کن هیچ چیزی در این دنیا نیست که تداعی کننده آغوش پر مهر تو باشد.

 
 



*************

مادرم هیچگاه نگاهت را از من بر ندار...

۲۳
اسفند

             

 

 

دلم تنگ است برای بودنت میان این قلب پر هیاهو.

چند وقتیست که فراموشت کرده بودم، نه یادی از تو می کردم و نه سراغی از تو می گرفتم.

خیلی برایم سخت است که چگونه تو را شریک عشق های دیگرم کردم، بی آنکه بدانم هیچکس جز تو لایق وابستگی نیست.

این شرمساری را چگونه پنهان کنم وقتی که مدام از پیام هایت روی بر می گرداندم و تو هر بار مرا می خواندی،

و چگونه این محبتت را پاسخ دهم در حالی که تو را رها کرده بودم، لحظه ی مرا به خود وانگذاشتی.

چگونه این بزرگی را در فریادم نگنجانم و چگونه از مهربانی بی حدت این بغض را پنهان کنم وقتی که دنیا بر من تنگ آمده بود و یقین کردم که هیچ پناهی جز تو ندارم، باز تو بسویم آمدی بی هیچ منتی و هیچ سرزنشی، شنیدم مرا خواندی:

برگرد، مطمئن برگرد تا یک بار دیگر با هم باشیم

تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم و تا ابد برای هم باشیم.

 

خدایـــــای عزیزم! ای آرامش دهنده این جسم خسته و روح پر جراحت

تو را سپاس که هزاران بهانه دستم می دهی و هزاران راه پیش پایم می گذاری تا بار دیگر به سوی تو باز آیم.

 

۲۳
اسفند
      

        

 

عشق هرگز نمی میرد، آنچه که عشق را می کشد بی تفاوتی و غفلت است.

عشق از کودکی در وجود ما خفته است ولی افسوس که آن را در وجودمان پنهان کردیم و توانی از ابراز عشق در خود نمی بینیم.

به خود بنگر! ببین با خود چه کرده ای!؟ حتی خودت را هم فراموش کردی و از خودت دل بریده ای.

درست است، عشق آدم خود را می خواهد و عاشقی کار هر کس نیست که بشود با یک دنیا درد، سازگاری کرد.

ولی مقدمه نکردم تا معنای عشق را بیان کنم، چرا که هرکس از عشق تصوری دارد.

 کلام من در این است، دردهایت را از چه بر دلت می نشانی!؟ غم هایت را از چه، تا ابد در خاطرت به یادگار می سپاری!؟

 مگذار زمین خوردنت را دنیا ببیند! با عشقی که در دل داری زخمت را مداوا کن و دردت را تسکین بده.

کلامم بی درد نیست که ساده به قلم می آورم! طاقت غم هایی را ندارم که دنیا بر دلم می نشاند.

پس اگر عشق می خواهی بدی ها و خوبی های آن را باید با هم بخواهی. ساده از خود دل نکن.

با این دردهاست که می شود کامل شد، آنچه باش که باید باشی، خود را دوست بدار و

 عاشقی کن تا دیگران دریای محبتشان را برای تو سرریز کنند.