app new

app new
۲۳
اسفند

قصه ی دلتنگی

         
   
پسرک رو به مزار دختر ایستاد، برایش از دلتنگیش گفت، از آغوشی که این روزها خیلی هوایش را کرده...
از شوخی های دلنشینش، از چشمان مهربانش، از حرف های نگفته اش، از یک دنیا بغضش... برایش کادو گرفته بود آمده بود تا لبخندش را ببیند!  
هق هق گریه هایش به آسمان بلند شده بود...
پسر: 
برات… کادو… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یه بغض طولانی آوردم…! 
تک عروس گورستان!
پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجا کنار خانه ی ابدیت می نشینم و فاتحه میخوانم…
نه  اشک و فاتحه... اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… دنیای من! تو خیلی وقته که…
آرام بخواب فرشته کوچ کرده ی من…
دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..!
بعد از تودیگر مرد نیستم اگر بخندم…
اما… تـو آرام بخواب…
۲۳
اسفند

هدف عشق عاشق پیشگیست

       
 

به نام خدایی که خالق عشق است 

خدا قلب را آفرید و برای آن دو تپش قرار داد، تپش تن و تپش روح.
تپش تن، تپش قلب بود و تپش روح،
عشق، و این " دل " که مرکز خواستن است. این تمایل میان زمین و آسمان در نوسان است.
اگر به سوی شکم و شهوت گراید زمینی می شود و به سوی خرد و عقل، آسمانی، و علامت آسمانی بودن
عشق قداست است.
کدام عاشق در چشمان معشوق می تواند نگاه کند !؟ کدام ؟
چرا !؟
چون معشوق آسمانیست، سخت است نگاه در نگاه او...
زندگی با
عشق رنج است و بی عشق مرگ.
 اما رنج
عشق با امید وصال بسیار شیرین و گواراست. عشق را جز با رنج نفروشند.

خدایا! هدف عاشقی رسیدن به معشوق نیست، یاری ام کن دریابم هدف، عاشق پیشگیست نه رسیدن به معشوق.
معشوق بهانه است،
عشق هدف است.